مسافرت دوتايي
بعد از چند ماه از فرصت استفاده كردم و واسه تعطيلات عيد قربان به اصرار آبجي خانوم تشريف فرما شديم خونشون (يه ذره خودمون رو تحويل گرفتيم ) موقع رفتن دخملي توي قطار خوابيد يعني اولش بيدار بود بعد با ترفند هميشگي خوابوندمش چون ميدونستم قراره قطار با زلزله 10 ريشتري از پا در بياد اين مال عكس اولش كه بيدار بود موقعي كه رسيديم قم بيدار شد حالا مگه ميشد آرومش كرد با اين محيط جديد دوست داشت به همه جا سر بزنه يعني من شكل يو ي...
نویسنده :
ماماني
11:56